
سایت های شرط بندی فارسی و سایت شرط بندی معتبر ایرانی???????? برای شما در دیجی شرط معرفی شده اند و با یک کلیک میتوانید به بهترین سایت شرط بندی مورد نظر خود وارد شده و با آموزش های دیجی شرط بندی بهترین نتیجه ها را برای خود ثبت کنید.
- بت اشرفی ؛ صورتی که بر اشرفیهای مسکوک باشد چنانچه در عهد اکبری و جهانگیری یک روی اشرفی صورت گاو و امثال آن نقش میکردندو ظاهراً مراد از اشرفی هون است که در دکن رواج دارد یا مطلق طلای مسکوک . (آنندراج ) : اشرف از حرص چه چسبی به زر و سیم مگر
↑ «حمید نعمتالله با «رُخ» به سینما بازمیگردد». قدس آنلاین. ۲۰۲۴-۰۸-۳۱. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۲-۰۲.
کنایه از خوبروی . خوب صورت . کنایه از معشوق . (از هفت قلزم ) (از آنندراج ). جمیل . جمیله : بتا نگارا از چشم بد بترس و مکن چرا نداری با خود همیشه چشم پنام .
فالمُنْبَتُّ الذي عَطِبَ ظهرُه وبقي مُنْقَطَعِاً به. والبَتات: الزّادِ بَتَّتَه أهلهُ أي زَوَّدوه تَبْتيتاً، وتَبَتَّتنا أي تَزَوَّدْنا.
تشفير الرسائل بالبتات استخدم أيضا في شفرة مورس، وأدوات التواصل القديمة مثل أجهزة إرسال البرقيات.
این صفحه آخرینبار در ۱۷ مارس ۲۰۲۵ ساعت ۱۱:۰۵ ویرایش شده است.
↑ «بازگشت حمید نعمتالله با «بُت»». خبرگزاری میزان. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۲-۰۲.
چنانکه بتی زرین که به یک میخ ترکیب پذیرفته باشد. (کلیله و دمنه ).
(بَتَّ) الْبَاءُ وَالتَّاءُ لَهُ وَجْهَانِ وَأَصْلَانِ: أَحَدُهُمَا الْقَطْعُ، وَالْآخَرُ ضَرْبٌ مِنَ اللِّبَاسِ. فَأَمَّا الْأَوَّلُ فَقَالُوا: الْبَتُّ الْقَطْعُ الْمُسْتَأْصِلُ، يُقَالُ: بَتَتُّ الْحَبْلَ وَأَبْتَتُّ.
هرچه بینی جز هوا آن دین بود بر جان نشان هرچه یابی جز خدا آن بت بود درهم شکن .
بُت فیلمی ایرانی در ژانر درام اجتماعی به کارگردانی و تهیهکنندگی حمید نعمتالله محصول سال ۱۴۰۳ است.
↑ «یک Click here خبر از «بُت» حمید نعمتالله با بازی لیلا حاتمی». ایسنا. ۲۰۲۵-۰۳-۰۶. دریافتشده در ۲۰۲۵-۰۳-۰۶.
جانی که یافت از غم زلفین تو رهایی از کار بازماند همچون بت از خدایی .
وتَبَبْتُ القومَ أي قلت لهم: تَبّاً لكم. وتَبّاً لفلان تَتْبيباً، ويقال: تَبّاً لفلان تبيباً، والتَبابُ الهلاك، قال:
وَفِي الْحَدِيثِ: «إِنَّ الْمُنْبَتَّ لَا أَرْضًا قَطَعَ وَلَا ظَهْرًا أَبْقَى» هُوَ الَّذِي أَتْعَبَ دَابَّتَهُ حَتَّى عَطِبَ ظَهْرُهُ فَبَقِيَ مُنقَطِعًا بِهِ. قَالَ التَّمِيمِيُّ: " هَذَا بَعِيرٌ مُبْدَعٌ وَأَخَافُ أَنْ أَحْمِلَ عَلَيْهِ فَأَبُتَّهُ "، أَيْ: أَقْطَعُهُ. وَمُبْدَعٌ: مُثْقَلٌ، وَمِنْهُ قَوْلُهُ: " إِنِّي أُبْدِعَ بِي ". قَالَ النَّضْرُ: الْبَعِيرُ الْبَاتُّ الْمَهْزُولُ الَّذِي لَا يَقْدِرُ عَلَى التَّحَرُّكِ. وَالزَّادُ يُقَالُ لَهُ بَتَّاتٌ، مِنْ هَذَا; لِأَنَّهُ أَمَارَةُ الْفِرَاقِ. قَالَ الْخَلِيلُ: يُقَالُ: بَتَّتَهُ أَهْلُهُ، أَيْ: زَوَّدُوهُ. قَالَ: